دوست گرامی؛ بیدل عزیز سلام
متاسفانه مدتی است که از شما خبری ندارم و وبلاگتان نیز خاموش شده و بی صدا مانده است. از بعضی دوستان هم پرسیدم، گفتند که خبر ندارند.
این آخرین مطلب شما بود که منتشر کرده بودید و در این روزها من در بیمارستان بودم و هنگامی که به منزل برگشتم؛ بعد از چند روز متوجه شدم که شما نیستید.
دلم برایتان تنگ شده و امیدوارم این پست را ببینید و خبری از خودتان به من بدهید. فقط نگران و دلتنگتان هستم و قصد مزاحمت ندارم.
همین که خبری از حالتان به من بدهید برای من کافی است. شاد و پیروز و سربلند باشید. حق نگهدارتان!
درباره این سایت